کاظم کردوانی: تعداد قتلهای زنجیره ای بیش از آنچه بود که در دوران خاتمی پذیرفته شد

اسناد حقوق بشرکاظم کردوانی: تعداد قتلهای زنجیره ای بیش از آنچه بود که در دوران خاتمی پذیرفته شد

کاظم کردوانی: تعداد قتلهای زنجیره ای بیش از آنچه بود که در دوران خاتمی پذیرفته شد

نشست جانبی کارزار افشای نقض حقوق بشر در 23مین اجلاس حقوق بشر در ژنو

کاظم کردوانی: تعداد قتلهای زنجیره ای بیش از آنچه بود که در دوران خاتمی پذیرفته شد

شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ – ۰۱ ژوين ۲۰۱۳

در چهارمین روز از بیست و سومین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو، دومین رویداد جانبی و تخصصی از سوی کارزار افشای نقض حقوق بشر در ایران با موضوع “انتخابات ریاست جمهوری در ایران و موازین انتخابات آزاد” برگزار شد. آقای کردوانی جامعه شناس دارای نشان شوالیه نقدهای آکادمیک از وزارت آموزش ملی و پژوهش فرانسه یکی از سخنرانان این نشست بودند که پیرامون سه نهاد دانشگاه ، کانون نویسندگان و نشر صحبت کردند . فیلم و متن سخنرانی ایشان به شرح زیر می باشد :

آقای کردوانی جامعه شناس دارای نشان شوالیه نقدهای آکادمیک از وزارت آموزش ملی و پژوهش فرانسه استاد پیشین دانشگاه عضو و دبیر پیشین کانون نویسندگان ایران ، دبیر پیشین شورای بازنگری شیوه های نگارش خط فارسی ، عضو بنیانگذار کمیته دفاع از حقوق قربانیان قتلهای زنجیره ای ، عضو و بنیانگذار مجله جامعه سالم و سر مقاله نویس آن ، همکار نشریه های آدینه ، دبیر پیشین کنفدارسیون جهانی دانشجویان ایران ،پژوهشگر حوزه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ایران و بیش از 50 مقاله و جستار در این عرصه ها ، پژوهش های تطبیقی در حوزه ادبیات دوستانه ایران و فرانسه با تشکر ا ز شما ریاست محترم جلسه و تشکر از سازمان سودویند مجموعه دوستانشون که این امکان را نه تنها برای من برای مجموعه ایرانیان در خارج فراهم کردند نه تنها امروز بلکه در گذشته و در آینده جایی ما داشته باشیم که بتوانیم ما ایرانیان بیایم مسائلمون رو در یکی از بزرگترین نهادی های بین المللی جهان طرح بکنیم و به ویژه از دوستان عزیزمون سرکار خانم آینده آقای دکتر نایب هاشم و آقای شیبانی تشکر میکنم . من در ظاهر ماجرا موضوع انتخابات و بحثی که دارم در ظاهر ماجرا راجع به سه نهادی میخواهم صحبت بکنم که به اصطلاح شرکت مستقیم به عنوان نهاد در امر انتخابات ندارند ولی یکی از سه نهاد بسیار تاثیر گذار در جامعه ایران هستند و نوع برخوردی که حکومت به این سه نهاد بزرگ اجتماعی جامعه ما میکند نشان میدهد که اصولا فضای سیاسی فرهنگی جامعه چگونه است و چگونه میشود شرایط در حقیقت برگزاری یک انتخابات و بدون حذف و تبعیض را فراهم کرد . چون مفهوم تبعیض که یکی از مسائل اساسی سازمان ملل یعنی مبارزه با تبعیض یکی از مسائل اساسی سازمان ملل و بیانیه های فراوان آن است . در این سه نهاد؛سه نهاد دانشگاه ، کانون نویسندگان و نشر است .سه نهادی که سه حوزه مهم علم ، فرهنگ و فکر را در هر جامعه ای به طور اخص در جامعه ما شکل میدهند .در حوزه دانشگاه و در هر این سه نهاد هم من سهیم بوده ام در ایران و امروز از دور سهیم هستم یا عضو آن بودم یا در واقع فعال آن حوزه بوده ام . در حوزه دانشگاه ، دانشگاه ایران ماهیت ایدئولوژیک دارد این ماهیت ایدئولوژیک دانشگاه به ویژه پس از انقلاب فرهنگی سال 1980 که تا سال 1983 طول کشید یعنی دانشگاه ها تعطیل شدند اولین کاری که انجام داد در آن زمان مجموعه استادان تمام وقت و نیمه وقت آن زمان 12 هزارنفر بودند .بعد از انقلاب فرهنگی 5000 نفر بود یعنی 7000 نفر از استادان تمام وقت و نیمه وقت در دوران انقلاب فرهنگی اخراج شدند از دانشگاه برای اولین بار بعد در تاریخ ایران هست که دانشگاه موقعی که سال بعد شروع میشود یعنی دوره بعد شروع میشود تعداد دانشجو کمتر از سال قبل و دوره قبل هست این در دوره انقلاب فرهنگی است و بعد از انقلاب فرهنگی حتی کمیته ای در دانشگاه ایران به خصوص دانشگاه تهران تشکیل شده تحت کمیته بررسی درست بودن توبه دانشجویان . با این در واقع رویکرد در واقع به دانشگاه شروع شد بعد از انقلاب فرهنگی . ممنوعیت سازمان های دانشجویی غیر اسلامی ،دانشگاه زیر نظر بسیج دانشجویی و به طور مشخص حراست و به طورمشخص نمایندگان ولی فقیه در دانشگاه ها قرار گرفت و تا به امروز ادامه دارد بیشترین فشار را در دانشگاه ها بر روی رشته های علوم انسانی ، علوم اجتماعی ، فلسفه و حتی ادبیات و هنر وارد آمده تا به امروز در دوران انقلاب فرهنگی که دانشگاه ها باز شدند استادان علوم انسانی و اجتماعی ایران را به قم می بردند که در واقع برای کسانی در قم از جمله آقای مصباح یزدی به طور مشخص در آن زمان بگویند که چه چیزی درس می دهند که آقای مصباح یزدی به آنها بگوید که چه چیزی بگویید و چه چیزی نگویید در همان دوران تصمیم گرفته میشه که در واقع دروس اسلامی در حوزه در واقع اسلامی کردن دانشگاه ها در حوزه علوم انسانی قرار گیرد . در رشته های علوم انسانی ، علوم اجتماعی ، فلسفه ، هنر و ادبیات محدودیت هایی که هست و کنترل شدید استادان که از هیچ نوع خط قرمزی نمی توانند تخطی بکنند والّا در واقع بازنشستگی زود هنگام و حتی اخراج به دنبال این امسال بعد از به اصطلاح ابراز نارضایتی آقای خامنه ای در چهار سال پیش از علوم انسانی یورش جدیدی به علوم انسانی دردانشگاه ها ی ایران شروع شد که امسال وزارت علوم اعلام کرد 106 واحد درسی جدید در علوم انسانی در واقع اعلام شد .و وزارت علوم اعلام کرد از مهر آینده دروس بازنگری شده جانشین دروس قدیمی خواهند شد . در شورای انقلاب فرهنگی نهادی تاسیس شده است به نام شورای تحول ، ارتقا و بازنگری در علوم انسانی که مجموعه واحد هایی که بازنگری میشوند باید چنین چنین شورایی در حقیقت تایید بکند .ریاست این شورا با غلامعلی حداد عادل است و در این شورا بیست نفر عضو هستند از این بیست نفر عضو 12 نفر آن روحانی به حساب من واژه روحانی را زیاد درست نمی دانم و بر روی این اصطلاح غلطی است که به کار برده میشود یعنی 12 آخوند تصمیم می گیرند در این شورای 20 نفره چه درسی بیاد و چه درسی بدهد یعنی در بازنگری دروس دانشگاه های ایران متولی اصلی آن که استادان دانشگاه هستند کنار گذاشته شده است . سومین مسئله اسلامی کردن دانشگاه های امروز در مجلس کمیته تحول علوم انسانی و اسلامی کردن دانشگاه ها تشکیل شده است . در دانشگاه علامه طباطبایی در این دوره که پیشتاز در واقع تصفیه است در دانشگاه های ایران در هفت آبان 1391 از پایان یافتن اسلامی کردن دانشگاه ها در رشته های روانشناسی ، علوم سیاسی ، مدیریت که به تصویب وزارت علوم هم رسیده است . و آقای سعیدی نماینده ی آقای خامنه ای در سپاه در یازده بهمن 1389 بحثی که طرح میکند سپاه برای پایان دادن به بزرگترین خلا در حاکمیت دینی دارد تلاش میکند .یعنی سپاه برای پایان دادن به خلا حاکمیت دینی در دانشگاه سپاه در واقع تلاش میکند .در همین راستا تک جنسیتی کردن دانشگاه های ایران است از آغاز سال تحصیلی جاری 77 رشته در 36 دانشگاه ایران دختران ایران به اصطلاح امکان تحصیل را ندارند 77 رشته در 36 دانشگاه ، 15 رشته تحصیلی در مقطع کارشناسی در دانشگاه اصفهان تک جنسیتی شده است اینها ادامه دارد و فعلا کارهایی که انجام شده است .6 دانشگاه دولتی در تمام زیر گروه های درسی خود پذیرش جنسیتی کردند یعنی دخترها و یا پسرها تنها میتوانند به دانشگاه بیایند در طرح سهمیه بندی جنسیتی بیش از 50 درصد دختران نمی توانند در هیچ دانشگاهی شرکت بکنند و این طرح جنسیتی درنقل قولی از آقای احمد توکلی در واقع رئیس مرکز پژوهشگاه مجلس در مجلس هفتم معتقد است که: ” اگر قرار باشد جمعیت دانشگاه های ما طوری باشد که زنان تحصیلکرده ی ما بیش از مردان تحصیل کرده باشند هنگام ازدواج دختران برای آنها مشکلات زیادی بوجود خواهد آمد به علت تحصیل بالای دختران و به نظر میرسد این موضوع کیان خانواده را تهدید می کند یعنی اگر سواد دختران بیشتر از پسران باشد کیان خانواده تهدید میشود .” در همین راستا است ستاره دار کردن دانشجویان و منع در واقع دانشجویان معترض به دانشگاه ها ست. وقت نیست وگرنه من آمار دقیقی دارم تو این سه سال اخیر چه تعداد از دانشجوها منع شدند ازتحصیل دانه به دانه دانشگاه ها در حوزه پنجم در دانشگاه ها خود استادان دانشگاه هستند علاوه بر تمام کنترل هایی که استادها داخل دانشگاه میشوند در بیرون دانشگاه ، این تجربه ی شخصی خود من هست هر استادی که بیرون از دانشگاه در حوزه های اجتماعی مثلا مصاحبه ای که انجام میدهد با روزنامه ای سه روز بعد نهادهایی که به اصطلاح در دستگاه آقای خامنه ای هستند و رسمی هم هستند به اون دانشگاه اون خط قرمز کشیدن روی جملاتی که بیان شده و مورد توافق نیست برای دانشگاه می فرستند این تجربه ی شخصی خود من هست و بسیاری از همکاران ما این تجربه را دارند . تمام زمینه ها احضار استادان بازنشستگی زودهنگام استادان ،اخراج استادان که نمونه های بارزش کسی مثل دکتر بشیری هست ، دکتر جواد طباطبایی نمونه های خیلی بارز این ماجرا هستند و کار دیگری که بارز است در استخدام استادان ،استخدام دیگر در اختیار گروه های علمی نیست یعنی مختصر به اصطلاح آزادی علمی هم که در دانشگاه موجود بود دیگر وجود ندارد به طور اصطلاح خود وزارت علوم استادان را گزینش می کند و انتخاب می کند به گروه های درسی دانشگاه ها وارد می کند یعنی آن نیمه استقلالی هم که استادان دانشگاه داشتند دیگر نیست . در دومین مورد در این حوزه باز در سه حوزه ای که عرض کردم کانون نویسندگان است . کانون نویسندگان ایران یکی از دیرپاترین نهادی های مدنی ایران است از سال 1946 یعنی از سال 1967 میلادی این کانون وجود دارد چه در زمان شاه چه در این حکومت همیشه تحت تعقیب بوده است چون وقت کم است خیلی خلاصه عرض میکنم این کانون بعد از انقلاب برای اولین بار در خیابان وصال به اصطلاح محل خاص خودش را داشت در سال 1360 یعنی 1981 از طرف کمیته و دادگاه انقلاب به داخل کانون ریختند و در واقع هرچه که بود و نبود از کانون بردند و کانون را به اصطلاح تعطیل اعلام کردند منتها ما بعد از زلزله رودبار در سال 1369 دوره ی جدید کانون را شروع کردیم از دوران جدید کانون به اصطلاح 1369 تا به امروزی که ما به اینجا نشستیم مجموعه فشارها ، بازجویی ها ، احضار به وزارت اطلاعات ، طرح کشتن به اصطلاح تعدادی از نویسندگان ایران ، اتوبوسی که میرفت به ارمنستان به دعوت کانون انجمن نویسندگان ارمنستان بازجویی خود من ،زنده یادها محمد مختاری ، جعفر پوینده ، هوشنگ گلشیری آقای درویشیان و منصور کوشان در دادگاه انقلاب 15 روز در واقع زیر بازجویی بودیم در شعبه یک دادگاه انقلاب که در آن موقع رئیسش آقای نیری بود و جالبه که در یکی از موارد این بازجویی های خیلی سنگین بنده چرا ما چند سال قبل نامه ای به ریاست قوه قضائیه آقای محمد یزدی نوشتیم و خواستار آزادی سعیدی سیرجانی شده بودیم فقط نامه ای که محمد یزدی یک مقام رسمی در وزارت قضائیه ایران ، در آن دوران در واقع قتلهای زنجیره ای زنده یادان فروهرها از کانون اسم برده شد دو نفر ولی درحقیقت از کانون چهار نفر ترور شدند جعفر پوینده ، محمد مختاری ، غفار حسینی و احمد میر علایی بعد ابراهیم زال زاده که نزدیک به کانون است و از نویسندگان سرشناس ایران سعیدی سیرجانی دکتر احمد تفضلی بعد مجید شریف هست ما در کمیته ای در ایران تحت عنوان کمیته دفاع از قربانیان قتل های زنجیره ای تشکیل دادیم که آقای صدر حاج سید جوادی دبیری این شورا را داشت و ما هفت هشت نفری بودیم آقای معین فر ،شاه حسینی و خانواده های قربانیان قتل های زنجیره ای در فهرستی که تهیه کردیم 75 نفر در جریان قتل های زنجیره ای در واقع ترور شدند .فقط چهار نفر در دوران آقای خاتمی که طبیعتا این آدم بسیار شجاعانه هم بود پذیرفته شد . امروز حتی تجمع اعضای کانون نویسندگان در خانه هایشان حتی در کافه برای خوردن چایی و شیرینی ممنوع است . سومین حوزه ، حوزه ی نشر در ایران است روند اجازه ی نشردر ایران یعنی اجازه یک کتاب شما کتابی را به وزارت ارشاد تحویل میدهید گاه 4 تا 5 سال ممکنه این کتاب در وزارت ارشا د بماند تاجواب بگیرد من بسیاری از دوستان اهل قلم و نویسنده و مترجم میشناسم که حداقل 5 یا 6 کتاب در وزارت ارشاد سالها ست منتظر اجازه ی وزارت ارشاد برای چاپ هستند .کسانی هستند که 10 تا 15 کتاب هم دارند و فکر بفرمایید بیرون نیامدن کتاب یک بخش از لحاظ فکر است و یک بخش از اقتصادی است یعنی نویسنده ای که 5تا 6 تا کتابش سالها در وزارت ارشاد می مونه از لحاظ اقتصادی مطلقا زندگی آن نمی گذرد . دومین مرحله بعد از اینکه زمانی به ما اجازه دادند کتاب را ببرید به چاپخانه بعد از چاپ اجازه مجدد لازم دارید برای جلد کتاب شما اجازه دیگری لازم دارید از وزارت ارشاد برای خروج از چاپخانه باز اجازه ی دیگری وجود دارد تازه اینکه به بازار آمد چاپ دوم و چاپ سوم که باید بشود برای هر چاپ مجدد هم اجازه مجدد لازم دارید نمونه هایی زیادی داریم که کتاب چاپ اول چاپ دوم ولی برای چاپ سوم اجازه داده نمیشود به این کتاب برای چاپ یک نمونه ی خیلی خاصی را بگویم فقط اسم نمی آورم برای اینکه احتمالا مشکل پیدا میکند ناشری کتابی را چاپ دوم داده بود برای چاپ سوم رجوع کرده بود گفته بودند نمیشود گفته بود خب چرا به من بگویید چه اشکالی دارد رفع کنم گفتند هیچ اشکالی ندارد گفته بود خب پس چرا اجازه نمیدهید گفته بود حتما یک مسئله ای است که همه این کتاب را می خرند یعنی حتی در این حد اعمال فشار هست بعد جمع آوری که کتاب میشود در کتاب فروشی ها ، در نمایشگاه ها هر دولت جدیدی که می آید کتاب هایی که دولت های پیشین اجازه انتشاردادن یا ندادن دیگر قبول ندارد نمونه ی آن دوره احمدی نژاد بسیاری از کتاب هایی که دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و خاتمی اجازه داشتند داخل این نمایشگاه کتاب حتی فروش نداشتند چون گفته بودن ما اصلا قبول نداریم این اجازه ها را دولت خودش دولت های پیشین خودش را قبول ندارد . فشار مالی که به ناشران می آید ناشرانی که در واقع حکومت با آنها سر سازش ندارد و میخواهد این ها را زمین بزند 1- کاغذ ارزان قیمت به اصطلاح کاغذ دولتی به آنها نمیدهد ویا بسیار کم میدهد ، وام هایی که با نرخ بهره پایینی است به آنها نمیدهد ، اجازه برای شرکت در نمایشگاه چون یکی از بزرگترین جاهایی که ناشران میتوانند فروش بکنند و در واقع نصف فروش سالیانه خود را انجام می دهند در نمایشگاه است و به آنها اجازه نمی دهند ، بعد پروانه ی نشر یکی از خواست های همیشگی اتحادیه ناشران وکتاب فروشان تهران این بوده است که مثل هر صنف دیگری آنها پروانه نشر را صادر بکنند ولی مطلقا وزارت ارشاد چنین اجازه ای را به اینها نمی دهد ،لغو پروانه نشر بسیاری از ناشران پروانه ی آنها لغو شده است من فقط سه تا از ناشرین به خصوص دو تا از ناشرین چهل پنجاه ساله از ناشران بزرگ ایران نظیر انتشارات آگاه ، انتشارات چشمه ، اختران اینها اصلا پروانه نشرشان لغو شده است یعنی از حوزه نشر بیرون رفتند در اینجا چند نمونه از سانسوری که انجام میشود را میخواهم نشان دهم . ببینید اینها در واقع دورانی بوده است که وزارت ارشاد با آرم وزارت ارشاد برای ناشرین می فرستاده است در واقع کتابی که فرستاده میشده و سانسور میشده است الان دیگر این کار را هم انجام نمی دهند مثلا ردیف 7 از سال های 87 تا سال 89 تمام ناصر خویی حذف شود غزل های آتش زیر خاکستر رند شرابخوار حذف شود تمام اینها حذف شده اند مثلا شعر در کوجه سار شب اگر بعد از انقلاب اسلامی سروده شده است حذف شود .تاریخ سرودن غزل بهار سوگوار ذکر شود که اگر مربوط به بعد از انقلاب اسلامی است حذف شود تاریخ سرودن غزل گریه اگر برای بعد از انقلاب اسلامی است حذف شود و مثال های دیگر چون وقت نیست دانه دانه دسته بندی در داخل حوزه نشر مورد سانسور قرار می گیرد نه تنها حذف میکنند بلکه به شما پیشنهاد می دهند که چه جمله ای را به جای آن به کار ببرید تشکر میکنم از شما

print version     Home
                   

نظر شما؟

Type at least 1 character to search