شانزده آذر؛ جنبشی که دوباره درخشید : www.iranhrc.org
All Human Rights for all in Iranwww.iranhrc.org
اینجا جزیرهای جدا از ایران است
پادگانی شدن دانشگاهها، سرکوب دانشجویان توسط ج.ا.ا
جمعه ۲۰ آذر ۱۳۹۴ – ۱۱ دسامبر ۲۰۱۵
|
اشاره: برهم زدن جلسههای سخنرانی و تجمعهای مسالمتآمیز یکی از روشهایی است که حکومت جمهوری اسلامی با استفاده نیروهای امنیتی و نیروهای بسیج، به انجام آن مبادرت میکند. این در حالی است که در قانون اساسی گفته شده برگزاری تجمعهای مسالمتآمیز و راهپیمایی نیازی به اخذ مجوز ندارد. نهادهای امنیتی حکومت، با ممانعت و حمله به تجمعهای اعتراضی و مناسبتهای دانشجویی، سعی در تشدید فضای اختناق در دانشگاههای کشور دارند. بسیاری از دانشجویان آزاداندیش و اساتید دانشگاهها در جریان اعتراضهای دانشجویی در طول سالهای پس از برپایی انقلاب اسلامی، بازداشت، شکنجه و اعدام شدهاند و یا همچنان به شیوههای گوناگون کشته و سر به نیست میشوند. یکی از تجمعها و سخنرانیها دانشجویی در ایران، ۱۶ آذر روز گرامی داشت مقام دانشجو است. نیروهای امنیتی و نیروهای بسیج و سپاه با ایجاد فضای امنیتی، درگیری، وحشت و استفاده از هرگونه ابزار بازدارنده و احتیاطی، مانع از برگزاری اینگونه مراسمها در دانشگاهها میشوند و فضای دانشگاهها را متشنج و به اصطلاح دانشجویان، پادگانی میکنند. نوشتار پیش رو به وضع دانشجویان، دانشگاهها، حذف صدای دانشجویان و نحوه برخورد نهادهای امنیتی حاکمیت اسلامی در ایران و سرنوشت تجمعها و مناسبتهای دانشجویان ایرانی نگاهی انداخته است. در ادامه نیز بیانیه اعتراضی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران را میخوانید. تجمع کمنظیر دانشجویان در دانشگاه تهران برخی از کنشگران سیاسی و فعالان مدنی، مراسم ۱۶ آذر امسال را قدری متفاوت با سالهای دیگر برشمردهاند و ابراز کردهاند که امسال با وجود فضای امنیتی حاکم بر دانشگاهها، جنبش دانشجویی توانسته است تا قسمتی از خواسته به حق خود را مطالبه کند. یکی از مهمترین اعتراضات در این روز تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در محوطه دانشگاه بود که از لحاظ گستردگی و میزان مشارکت دانشجویان نسبت به سالهای اخیر بیسابقه توصیف شده است. این مراسم در شرایطی برگزار شده است که از ورود خبرنگاران در برخی از دانشگاهها جلوگیری به عمل آمده و اجازه سخنرانی به برخی از شخصیتها داده نشده است. دانشجویان شعار «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» سر دادند منابع دانشجویی غیر رسمی در ایران گزارش دادهاند که در تمامی دانشگاههای کشور، مراسم روز دانشجو با سر دادن شعار و طرح خواستههای دانشجویی همراه بوده که در ادامه به چند مورد اشاره میشود. در حاشیه برگزاری مراسم روز دانشجو، دانشجویان معترض دانشگاه علم و صنعت، همزمان با سخنرانی مدیر عامل خبرگزاری فارس و یک عضو مجلس، سرود «یار دبستانی» سر دادند و سخنرانی را قطع کردند. آنها همچنین شعار دادند؛ «مرگ بر استبداد، اصلاحات دروغین نمیخواهیم نمیخواهیم، زندانی سیاسی آزاد باید گردد – کیانوش عزیزم راهت ادامه دارد…» گفته شده است که: «پس از پایان مراسم دانشجویان علامه طباطبایی، در زمان ترک سالن سخنرانی، با خواندن سرود یار دبستانی، به یکباره بر اثر انتشار گاز فلفل در سالن به سرفه افتادند.» پس از این اتفاق، دانشجویان از ترک کردن سالن بهصورت موقت اجتناب کردند و خواستار پاسخگویی رئیس دانشگاه و رئیس حراست شدند. همچنین گفته شده در دانشگاه امیر کبیر، دانشجویان خواستار «رفع حصر» شدند و با در دست داشتن پلاکاردها و بستن دستبند سبز، حمایت خود را از این جنبش بار دیگر اعلام کردند و از وجود فضای ترس و خفقان در دانشگاه اظهار نارضایتی کردند. حراست دانشگاه تهران مانع از سخنرانی «ابراهیم یزدی» وزیر «امور خارجه» دولت موقت شد و به او اجازه ورود به دانشگاه را ندادند. با دستور دادستانی و ممانعت فیزیکی نماینده دانشگاه، از پخش پیام تصویری «سید محمد خاتمی» به دانشجویان در برنامه روز دانشجو در دانشگاه تهران جلوگیری به عمل آمد. دانشجویان پس از حضور «مجید توکلی» در مراسم شعار «به خانه خود خوش آمدی» سر دادند و در ادامه دانشجویان، خواهان «رفع حصر» و فضای آزادتر در دانشگاهها شدند. «فائزه هاشمی» یکی از سخنرانهای این مراسم، در بخشی از سخنانش خطاب به دانشجویان گفت: «اینجا جزیرهای جدا از ایران است. این شور و هیجان و شجاعت را مدتهاست ندیدهام. عکسهایی را میبینم که خیلیها جرات نمیکنند اسمشان را بیاورند.» اعتراض به خصوصیسازی دانشگاهها دانشجویان دانشگاه تهران پس از چندین سال، به پروژه «خصوصیسازی دانشگاهها» اعتراض کردند. نزدیک به هزار دانشجوی دانشگاه تهران، مستقل از برنامههای نمایشی تشکلهای رسمی، با حضور در صحن دانشگاه و راهپیمایی، اعتراض وسیع خود را در باب کالایی شدن و خصوصیسازی دانشگاه بیان کردند. دانشجویان معترض با سر دادن شعارهایی مانند «دانشگاه پول گردان»، «تضعیف زحمتکشان»، «آموزش رایگان حق مسلم ماست»، «پردیس بینالملل، انحلال انحلال»، «امکانات برابر، حق مسلم ماست»، «آموزش خصوصی، نمیخواهیم»، «دانشگاه پادگان نیست»، «در دانشگاه بیگاری، بعد از تحصیل بیکاری»، «استاد دانشگاه، دلال پروژه» و… نارضایتی از وضع صنفی و شرایط ناگوار معیشتی خود را بیان کردند. با وجود تعداد زیاد نیروهای امنیتی، ماموران حراست و لباس شخصیها، دانشجویان تجمع گسترده خود را با بیان خواستهها و مطالبات صنفی خود به پایان رساندند. پس از راهپیمایی سراسری در صحن دانشگاه جمعیتی که تعدادشان به بیش از هزار نفر رسیده بود، در میدان اصلی دانشگاه حلقه زده و بیانیه اعتراضی خود را قرائت کردند. متن کامل این بیانیه را که به نام دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران منتشر شده است، در ادامه میخوانید. بیانیه اعتراضی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران؛ دانشجو هستیم نه از اعضای تشکلهای وابسته به گروههای سیاسی خارج از دانشگاه، نه از انجمن اسلامی و نه از بسیج، تشکلهایی که به جای خواستهای ما، منافع و مطالبات اربابان خود را دنبال میکنند و نه از نورچشمیهای مسوولان و مدیرانی هستیم که دانشگاه را با بازار خریدوفروش دانشجو اشتباه گرفتهاند. ورود نهادهای نظامی، سیاسی و امنیتی به درون دانشگاهها و ایجاد موسسات و دانشکدههای موازی در ساختار دانشگاه استقلال این نهاد را خدشهدار میکند؛ این موسسات و دانشکدهها در بسیاری از دانشگاههای کشور نفوذ پیدا کردهاند که نمونه بارز آن در دانشگاه تهران، دانشکدههای علوم و فنون نوین، کارآفرینی و مطالعات جهان هستند. سکوت و دادن باجهای کلان از طرف مدیران دانشگاه که در واقع همدست و جاده صاف کن این گروهها هستند به این روند شتاب بیشتری داده است و نتیجه آن جز تبدیل دانشگاه به بازوی این نهادها و گروههای سیاسی و نظامی نخواهد بود. آنچه ما را واداشت که صریح و بیپرده، مردم و افکار عمومی را خطاب قرار دهیم، دردها و مصائبی است که بیامان بر سر ما آوار کردهاند و هر بار در جواب حقطلبی ما، یا تهدید کردهاند یا وعده دادهاند. اکنون این خلف وعدهها و تهدیدها ما را به ستوه آورده است. این چنین است که به نزد شما به دادخواهی آمدهایم. به واقع؛ پیامدها و مراتب این وضعیت وخیمتر از آن است که صاحبنظران تصور میکنند. ما از درون دانشگاهی با شما سخن میگوییم که اکنون تبدیل به یک بنگاه تجاری شده است. تمام امکانات دانشگاه که میبایست به صورت برابر در اختیار همگان باشد، به بهانههایی همچون افزایش کارایی و کاهش هزینهها، مشمول خصوصیسازی افسارگسیخته و کالایی شدن شده است. در حالی که این کار جز فشار مضاعف اقتصادی و سلب امکانات از دانشجو تاکنون پیامد دیگری نداشته است. ما همچون کارگران که بیرون از دانشگاه از بنیادیترین حقوق خود یعنی بهداشت، آموزش و مسکن همگانی محروم شدهاند، در درون دانشگاه از ستم مضاعفی رنج میبریم. هرگز تاب نمیآوریم که امروز از محل مالیات مردم، کیف پول الکترونیک بانک فخیمه تجارت شارژ شود و فردا از جیب ما دانشجویان. ما هشدار میدهیم انحلال و سرکوب نهادهای مستقل دانشجویی همچون شورای صنفی مرکزی که تلاشها برای احیای آن تا امروز به بنبست رسیده است، نتایج نامطلوبی دارد. رشد تشکلهای قدرت ساخته که هیچ ارتباطی با بدنه دانشجویی و مشکلات آنها ندارند یکی از آن نتایج نامطلوب است. دخیل نبودن دانشجویان در روند برنامهریزیهای کلان دانشگاه و عدم نظارت آنان بر طرحهایی که سرنوشت آنان را تحت تاثیر قرار میدهد، پیامد دردناک این رفتار دانشجو ستیز است. ما خواهان آن هستیم که شکلگیری و تصویب آییننامه تشکلهای دانشجویی باید با حضور و همفکری مستقیم دانشجویان باشد نه اینکه این آییننامهها در اتاقهای دربسته و بدون مشورت دانشجویان نوشته و تصویب شوند. ما هشدار میدهیم واگذاری امکانات و اموال دانشگاه نظیر تاسیسات، اینترنت، فضای سبز، سالنهای ورزشی و سرویسهای ایاب و ذهاب به پیمانکاران معلومالحال در راستای کالایی کردن آموزش است و دستاندرکاران این خیانت بزرگ که عناوین مسوول و مدیر را دارند، با نوع مدیریتشان دسترسی به حداقلهای زندگی را برای ما محدود میکنند. ما هشدار میدهیم راهاندازی و گسترش پردیسهای بینالملل که در حال تسخیر فضای آموزش عالی کشور و دانشگاههای دولتی است، نتیجهای جز تبدیل دانشگاه به بازار آزاد خرید و فروش مدارک دانشگاهی ندارد. این روند باعث افزایش مدرکدارهای بیتخصص میشود که اکثر آنها از طبقات بالای جامعه و به احتمال آقازادههای آینده کشور هستند. ما هشدار میدهیم این صحنهآرایی خطرناک و روابط غیرشفاف بین مدیران باعث تضییع حقوق مردم و تاراج بیتالمال میشود. نمود این روابط را میتوان در تخلفات مالی گستردهای دید که یکی از موارد آن هزینههای خلاف قانون و آییننامه صندوق رفاه است که از دانشجویان دریافت شده است. مورد دیگر آن زمینخواریهای بزرگ از کوی دانشگاه به نفع پردیس دانشکدههای فنی است. این روند نتیجهای جز نابودی و تصرف هست و نیست دانشگاه و خوابگاه و ایجاد جو بیاعتمادی وسیع علیه مدیران و مسوولان دانشگاه ندارد. ما هشدار میدهیم بومی گزینی در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی که با توجیهات و دلایل غیرکارشناسی مسوولین وزارت علوم در حال انجام است پیامدهای ناگواری دارد. این دلایل که نه، این بهانهها همچون افت تحصیلی دانشجویان خوابگاهی و جلوگیری از مهاجرتهای درون کشوری در واقع چیزی نیست جز شانه خالی کردن دولت از انجام مسوولیتهای اجتماعی خود و باعث ایجاد شکاف عمیق بین شهرستانها و مرکز میشود. ما هشدار میدهیم امنیتی کردن فضای دانشگاه و برخوردهای شدید با فعالان دانشجویی باعث ایجاد سرخوردگی و ناامیدی در بین دانشجویان و خانوادههای آنان میشود. این سرخوردگی و ناامیدی و تضعیف نهادهای دانشجویی توسط کمیته انضباطی منجر به حذف شدن صدای دانشجو خواهد شد. آیا کمیته انضباطی در کنار احضار و تهدید دانشجویان و خانودههایشان نسبت به برخوردهای فیزیکی یکی از اساتید دانشکده ادبیات و معاونت اداری مالی کوی دانشگاه با دانشجویان، عکسالعملی داشته است؟ ما هشدار میدهیم تبعیض مضاعف بر زنان و دختران دانشگاه باعث سرخوردگی و ایجاد شکاف جنسیتی میشود. این تبعیض شامل محدود کردن بیمنطق ساعتهای رفت و آمد، فشارهای مضاعف حراست و کمیته انضباطی، محدودیتهای اجتماعی و کنترل شدید آزادیهای فردی و حتا موارد بدیهی مثل، امکانات رفاهی ضعیفتر نسبت به دانشجویان پسر میشود. دختران خوابگاهی از امکاناتی همچون اینترنت، آب گرم، فضای بدون محدودیت برای استراحت و دهها مورد ریز و درشت دیگر محروم هستند. ما هشدار میدهیم محدود کردن فعالیتهای فرهنگی و کارشکنی پیدرپی در فعالیت این کانونها نتیجهای جز زدن آخرین تیر بر جسم نحیف فرهنگ و هنر ندارد. عدم ایجاد امکانات مناسب برای امور فرهنگی و هنری و حتا استفاده نکردن از امکانات موجود و بهانهتراشیهای متعدد در دادن مجوز برای برنامههای فرهنگی، از دردهای بیشمار این بخش از زندگی دانشجویان است. ما هشدار میدهیم وضعیت اسفباری که دانشجویان معلول و نابینا در آن به سر میبرند باعث انزوای هرچه بیشتر این عزیزان خواهد شد. تخصیص کمترین امکانات آموزشی و رفاهی و عدم حمایت و دستگیری از طرف مسوولین، نتیجهای جز محرومیت مضاعف و آسیبپذیری تحصیلی و اجتماعی بیشتر این قشر نخواهد داشت. ما هشدار میدهیم محدودیتهایی که بر دانشجویان متاهل تحمیل میشود، پیامدهای اجتماعی ناگواری دارد. امکانات اسفبار خوابگاهی، کاهش ظرفیت خوابگاههای متاهلی، اخذ هزینههای گزاف برای تعمیرات خوابگاه از دانشجویان و انواع و اقسام تبعیضها که بر این دانشجویان روا داشته میشود، نتیجهای جز تزلزل روابط خانوادگی و افزایش نرخ طلاق در بین دانشجویان نخواهد داشت. این رویه خلاف شعارهای همیشگی مسوولان در مورد تشویق به ازدواج و تشکیل خانواده است و متاسفانه خود مانعی در برابر آن میباشد. ما دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران؛ خواهان پاسخگویی صریح شخص رییس دانشگاه، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزیر آموزش و پرورش در مورد مسایل فوق هستیم و تا حل کامل تمامی مسایل دست از مطالبات به حقمان نخواهیم کشید.