مین؛ قاتل خاموش همچنان قربانی می گیرد : www.iranhrc.org
All Human Rights for all in Iranwww.iranhrc.org
بررسی وضعیت مربوط به مین و قربانیان آن در سال 2014
دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۳ – ۰۵ ژانويه ۲۰۱۵
|
ایران دومین کشور آغشته به مین درجهان است و از جمله کشورهایی است که همه ساله شمار زیادی در آن قربانی مین می شوند. علی رغم اعلام پاکسازی میادین مین از طرف دولت ایران، تاکنون صدها تن از مردم بر اثر برخورد با مین و مهمات برجای مانده از زمان جنگ ایران و عراق، کشته، مجروح و یا معلول شده اند. این در حالی است که خبر از برچیده شدن مرکز مین زدایی شنیده می شود که علت آن را اتمام عملیات مین روبی اعلام کرده اند. ایران تا کنون به کنوانسیون اتاوا نپیوسته است؛ كنوانسيون اتاوا کشورهای عضو را از استفاده از مین و هرگونه سلاح كه موجب رنج مضاعف و طولاني مدت می شود، منع می کند. همچنين پذيرش كنوانسيون اتاوا موجب بازداشتن كشورهای عضو از توليد، تكثير و نگهداری مين خواهد بود. همه ساله مناطق مین گذاری شده در بسیاری از کشورهای جهان هزاران قربانی به جا می گذارد و همچنین میلیون ها نفر جانشان در معرض خطر رفتن روی مین قرار دارد. قربانیان این قاتل خاموش در زمین یا جان خود را از دست می دهند و یا عضوی از بدنشان آسیب می بیند و یا حتی قطع عضو و تا آخر عمر معلول می شوند. آمارها حکایت از آن دارد در کشورهایی که این سال ها همکاری بیشتری با سازمان ملل برای پاکسازی زمین های آلوده به مین داشته اند، شمار قربانیان کاهش چشمگیری داشته است. در سال گذشته میلادی بنابرآمار ارائه شده از سایت های مختلف خبری در زمینه مین و قربانیان آن در ایران, 144 تن قربانی انفجار مین و گلوله های عمل نکرده شدند. اولین قربانی مین در سال 2014 “امیر طالبی”, فعال محیط زیستی بود که در کویر لوت در ابتدایی ترین روزهای سال میلادی با مین برخورد کرد و کشته شد ,از دیگر موارد می توان به کشته شدن “حمید هاشمی”, کویر نورد که در برخورد وسیله نقلیه حامل ایشان با مین ضد خودرو در کویر شهداد اشاره کرد. مناطق کردنشین و آلوده کشور شامل 4استان آذربایجان غربی و کردستان و کرمانشاه وایلام, با وسعت آلودگی بسیارزیاد شاهد کشته و مجروح شدن عده زیادی از ساکنین این مناطق شده که از جمله این موارد کشته شدن کولبر و کاسبکاران مرزی و شهروندان این مناطق بوده است. استان خوزستان که از لحاظ وسعت آلودگی بیشترین مساحت را داراست در سال گذشته و سالهای قبل از آن قربانیان زیادی را در خود جای داده است. در آخرین مورد کشته شدن یک شهروند اهل بستان “احمد حافظی طرفی” در کنار جاده ترانزیت چزابه به بستان بود. وی به گونهای در جاده اصلی دچار حادثه شد که بدن تکه پاره شده او را در چند نوبت از محل وقوع حادثه پیدا کردند و تحویل خانوادهاش دادند. در آخرین ماه های سال گذشته میلادی انفجار گلوله خمپاره باقی مانده از زمان جنگ ایران و عراق در یک منزل مسکونی در یکی از روستاهای سرپل ذهاب بنام دستک علیا باعث کشته شدن مادر و فرزند و زخمی شدن فرزند دیگر خانواده شد. مادر و فرزندی که جان خود را در این حادثه از دست دادهاند نازار عزیزی و حسین عزیزی نام داشته و کودک مجروح نیز کورش عزیزی نام دارد. کودک مجروح به مراکز درمانی منتقل شده وسپس در بیمارستان به علت جراحات وارده جان باخت گفتنی است، پیشتر مسئولان در منطقه مزبور جشن پاکسازی برگزار کرده و اعلام کرده بودند این منطقه کاملا پاکسازی شده است. در جنگ هشت ساله ایران و عراق بیش از۴۵۰۰ هزار هکتار از نواحی مرزی ایران به دست یگان های مهندسی عراق به مین فرش شد و میادین مینی بر اساس سیستم کاشت شوروی سابق که اصطلاحا بلوک غربی نامگذاری شد، احداث گردید. و در مناطقی از کردستان نیروهای نظامی ایران برای حفاظت از یگان های عمل کننده اقدام به احداث میادین مین نامنظم کرده که اصطلاحا پایگاه خودی نامگذاری شده اند. برآورد شده که بالغ بر ۲۵ میلیون تیر مین در ایران کاشته شده که تا به امروز بر اساس آمار انهدام مین های یافت شده توسط گروه های پاکسازی کننده بالغبر ۱۶ میلیون تیر مین و بیشتر از ۸ میلیون گلوله عمل نکرده و غیره کشف و منهدم گردیده است . دولت موظف است از آنچه موجب صدمه و آسیب به شهروندان میشود، جلوگیری به عمل آورد و در صورت قصور از وظایف و تعهداتش جبران خسارت کند. این درحالی است که کودکان و افرادی که قربانی مین میشوند، تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرند. قوانین و مقررات بیمهای هیچگونه توجهی به قربانیان مین و حمایتهای درمانی و معیشتی از آن ها ندارند. اما برخورداری از خدمات بیمهای تنها مشکل قربانیان مین و ادوات جنگی نیست، آنچه آنها را با دشواری دو چندان روبرو کرده، عدم پذیرش در بیمارستان های دولتی است. بخش زیادی از آمار قربانیان مین در جهان را کودکان تشکیل می دهند بر همین اساس طبق آمار سازمان کمپین ممنوعیت به کارگیری مین های زمینی بیشترین آمار قربانیان مین در کودکان را در سال میلادی 2013 کشورهای افغانستان و کلمبیا تشکیل داده بودند که به علت نبود آمار یکپارچه و منابع رسمی اماری در ایران به علت نگاه امنیتی به این مقوله آمار منسجمی از تعداد کودکان قربانی مین در کشور در دست نیست . سازمان غیر دولتی و مردم نهاد سودویند در آستانه نشست ادواری شورای حقوق بشر سازمان ملل در رابطه با ایران از مسئولین ایران خواست که مفواد کنوانسیون The Convention on Certain (CCW) که در جهت کم کردن تلفات غیر نظامی یکی از معاهدات بسیار سودمند است را به کار ببندد. بر اساس کنوانسیون CCW، دولت مکلف و موظف است با استفاده از ساز و کار و بسترهای اقتصادی مناسب و دادن آموزشهای لازم، ابتدا از صدمات جلوگیرى نماید و در مرحله بعد سازگاری افراد صدمه دیده را در اجتماع فراهم سازد. بر اساس این، کمک ها نباید به مراقبت های پزشکی رایگان و کمک مالی محدود شود تا افراد در معرض حادثه یا حادثه دیده یا بازماندگان بتوانند به عرصههای اجتماعی بازگردند. در همین ارتباط به نقل از روز انلاین آسیبدیدگان انفجار مین به نوعی قربانیان جنگ تلقی میشوند، اما با این حال عموما از خدمات و امکاناتی که به مصدومان (جانبازان) و خانوادههای کشتهشدگان (شهدا) جنگ داده میشود، محروماند. “حسیناحمدینیاز”، وکیل کودکان مریوانی, در مصاحبه ای عنوان میکند “مطابق قانون باید برای هر فردی که بر اثر انفجار مین آسیب میبیند، پرونده تشکیل بدهند. در هر فرمانداری کمیسیونی به عنوان کمیسیون ماده ۲ وجود دارد. این کمیسیون باید بلافاصله برای تعیین میزان جانبازی اینها اقدام بکند. متاسفانه بسیاری از این پروندهها به امان خدا رها و بایگانی شدهاند. که این هم باز نقض حقوق این طیف از شهروندان ستمدیده ایرانی است.” “عثمان مزین” دیگر حقوقدان و پژوهشگر قربانیان جنگ, که وکالت شماری از خانوادههای قربان مین را به عهده دارد نیز میگوید: “من موارد عینی و قابل ذکری در اختیار دارم که شش سال یا ۱۲ سال از مصدومیت فرد بر اثر انفجار مین سپری شده اما هنوز تعیین تکلیف نشده و وضعیت پرونده وی در حالت ابهام قرار دارد و هنوز هم برای او حقوق قانونی تعیین نشده است. این افراد ناگزیر بعد از گذشت چند سال تحت پوشش اداره بهزیستی قرار میگیرند و حقوق ناچیز چهل پنجاه هزارتومانی دریافت میکنند که به هیچ عنوان،حتی جوابگوی هزینههای درمانشان هم نیست.” احمدینیاز نیز از شرایط دشوار این قبیل افراد میگوید: “افرادی که آسیب میبیند اغلب از طبقات محروم جامعه هستند. یا یک سرباز بیچاره سر پست روی مین می رود یا کشاورزی که مشغول زراعت است و یا کودکان بیامکاناتی که در این مناطق بازی میکنند. اینها حتی پولی ندارند که بتوانند با آن به تهران بیایند. با این حال حتی مراکز هلال احمر برای تهیه پروتز پا و یا دست از این قربانیان پول دریافت می کنند.” عثمان مزین پیشتر از دشواریهایی که این خانوادهها با آن رو به رو هستند گفته بود: “دستگاههای اداری، وضعیت ناگوار آنان را مدنظر قرار نمیدهند و بیمارستانها هم از پذیرش قربانیان مین خودداری میکنند. کما اینکه کودکان نشکاش هم توسط یک بیمارستان خیریه در تهران مداوا شدهاند چون بیمارستانهای دولتی از پذیرش آنان خودداری کرده و حتی در استان کردستان هم درازای ساخت پای مصنوعی برای گشین (یکی از قربانیان حادثه مریوان) وجه آن را از این دختر معصوم مطالبه کردند و پای مصنوعی جدید برای او درست نکردند.” احمدینیاز در نامهای به حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی، با انتقاد از دریافت پول از این آسیبدیدگان توسط مراکز درمانی، خواستار دستور او برای تغییر این رویه شده است. مسالهای که در نامه احمدینیاز به رئیسجمهوری هم مورد توجه قرار گرفته است: “قربانیان مین ناخود آگاه تن شریف خود را بر اثر اصابت با مین های زمینی که دولت مسوول آن است از دست داده اند. انفجار مین امر ارادی نیست بلکه ناشی از فعل مستقیم و یا غیر مستقیم دولت است. در حال حاضر وفق قانون، تمامی مجروحان ناشی از تصادفات رانندگی بصورت رایگان در مراکز درمانی کشور درمان می شوند و همه مراکز درمانی مکلف به لحاظ نمودن این قانون هستند اما متاسفانه در حوادث ناشی از انفجار یا برخورد با مین، از قربانیان مین هزینه ی درمانی اخذ می شود که این امر مصداق عینی نقض حقوق شهروندی است.”