در سالهای اخیر بحران پناهندگی، از مهمترین بحرانهای بشری در قرن حاضر به شمار آمده است. پناهندگانی که برای فرار از شرایط جنگی و عدم امنیت جانی و در برخی موارد نبود شرایط اقتصادی معقول در محل زندگی خود، تن به ترک موطن خود داده و خطر مرگ را در راه رسیدن به مکانی امن، به جان خریدهاند؛ چه بسا به همراه خانواده اقدام به این کار کرده باشند. یادداشت حاضر نگاهی دارد به بحران پناهندگی که گریبان کشورهای اروپایی را گرفته است و همچنین واکنشی انسانی به اخبار تاسف بار از مرگ پناهندگان و مهاجران در راه رسیدن به کشورهای اروپایی که هر روز جهان ناظر را بهتزده میکند. پناهندگان و مهاجران از کجا میآیند؟ شرایط وخیم جنگ در خاورمیانه و شمال آفریقا، یکی از آشکارترین علتهای فرار افراد از این مناطق است. از پرجمعیتترین ملیتهای آواره و مهاجر در حال حاضر در جهان، مردمان سوریه هستند که در اثر چهار سال جنگ فرسایشی و کشمکشهای داخلی، به یکی از بزرگترین جامعههای مهاجر درآمدهاند. به گزارش خبرگزاریها ۲۰ درصد از جمعیت سوریه، هماکنون آواره کشورهای ترکیه، اردن و لبنان هستند و بسیاری از آنها به مهاجرت از راههای خطرناک به کشورهای اروپایی مجبور شدهاند. در عراق نیز به علت جنگ و عدم ثبات سیاسی، عدهٔ زیادی از مردم عراق مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدهاند که بیشترین موارد آن مربوط به پاکسازی نژادی و قومی است؛ به عنوان نمونه داعش که از گروههای افراطی مذهبی است و کنترل مناطق وسیعی از عراق و سوریه را در دست دارد، در این مناطق دست به تصفیه نژادی و مذهبی زده است. عدهٔ زیادی از ایزدیهای عراق و آشوریها و پیروان دیگر ادیان، مجبور به ترک خانه و ماوای خود شدهاند. اکنون این مساله به یکی از بزرگترین معضلهای جامعه بشری و سازمانهای امدادرسانی تبدیل شده است. تاریخچه یاریرسانی به پناهندگان پناهنده یا مهاجر… واژهای است که در دومین دهه قرن بیستم وارد فرهنگ واژگان حقوق بینالملی شده است. «فری چوف نانسن» کاشف نروژی جزیره گرینلند، یکی از افراد موثر در زمینه یاریرسانی به پناهندگان، تا قبل از ایجاد یک سازمان مستقل در زمینه پناهندگان بود. پس از آن در جریان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۳، اداره اسکان و امداد سازمان ملل تاسیس شد و تا سال ۱۹۴۷ برنامه عودت و برگرداندن هشت میلیون آواره را که در اثر وقوع جنگ بیخانمان شده بودند را در دست گرفت. در ۲۰ اوت ۱۹۴۸، IOR یا سازمان بینالمللی آوارگان (International organization refugee) به حیث یک نهاد رسمی و جهانی تشکیل یافت و وظیفه بازگشت آوارگان را به دیار و مامن اولیهشان به عهده گرفت و مامور گشت که هویت و ملیت شان را تعیین بدارد و حمایت و جانبداری سیاسی و حقوقی خود را از آنان اعلام دارد و نیز موظف گردید که آوارگان را به دیگر کشورها که خواهان پذیرش آنان هستند جا دهد. مساله پناهجویی و پناهندگی، پدیدهای حقوقی «اعلامیه جهانی حقوق بشر» به مثابه بالاترین سند حقوقی در سطح جهانی برای دفاع از کرامت انسانی، تساوی حقوق بشر بدون تبعیض جنسیت و ملیت که آرمان مشترک برای تمام انسانهای کره زمین است، در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸، تدوین شد و مساله پناهجویی و پناهندگی را در اولویت موارد خویش قرار داد و به آن ارج و احترام گذارد و به حیث یک پدیده حقوقی به آن ارزش قایل شد. در ماده ۱۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر در مورد پناهجویی چنین آمده است؛ «هر کس حق دارد در برابر تعقیب، شکنجه و آزار پناهگاهی جستجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند.» در سال ۱۹۵۱، در نهاد زیر مجموعه فعال و رسمی مجمع عمومی سازمان ملل متحد، برای حمایت از پناهندگان در سطح بینالمللی تاسیس شد و امکاناتی چون مسکن و جابهجایی آوارگان را به سایر کشورها که خواهان پذیرش داوطلبانه آنان باشند، فراهم آورد و به طور کل در سطح وسیع وظایف سازمان بینالمللی آوارگان را در طیف گسترده آن عهدهدار شد و در مواقع حساس وظایف خود را براساس تعهدات و موازین تعیین شدهای که داشت، به اجرا گذاشت. جلب پناهندگان در زمینهسازی بازگشت آنان براساس موازین و مقررات و جذب کمکهای بینالمللی برای پناهندگان از عملکردهای عمده UNHCR میباشد. کارکرد و نقش کمیساریای عالی پناهندگان در حال حاضر با وجود جمعیت عظیمی از پناهجویان، کارایی این سازمان به شدت نزول کرده و عمدتا در بخشهایی در مرز سوریه و ترکیه اقدام به برپایی کمپهایی برای آوارگان سوری و در داخل عراق نیز در مناطق امن سکونتگاههایی که بسیاری از آنها از کمترین امکانات بهداشتی برخوردارند، نموده و این در حد این خیل عظیم بیجاشدگان نیست. «کمیساریای عالی پناهندگان» مستقر در شهر آنکارا در ترکیه نیز وظیفه ثبت نام این افراد و کسان دیگری از کشورهای دیگر را برعهده دارد. هماکنون به دلیل تعدد مراجعات، نوبتهای طولانیمدت برای مصاحبهها در نظر گرفته میشود و اغلب به سالها سکونت پناهندگان در ترکیه که با شرایط سخت و بیکاری همراه است منجر میشود. همین دلیل باعث به خطر انداختن جان صدها هزار پناهندهای شده است که از این انتظار راضی نیستند و تصمیم به رفتن از راه دریای اژه به جزایر یونان و رسیدن به کشورهای عضو اتحادیه اروپا گرفتهاند. نگرانی سیاستمداران و ضرورت راه چارهای فوری این روزها کمتر هفتهای در تقویم پیدا میشود که در آن خبر غرق شدن پناهندگان در دریای مدیترانه به گوش دنیا نرسد. این در شرایطی است که همچنان جامعه جهانی تصمیم جدی در این رابطه نگرفته است. عمده نگرانی سیاستمداران اروپایی، ورود جمعیت مهاجر به کشورهای آنهاست؛ آنها دنبال راه چاره فوری برای حل مشکل مهاجران نیستند. سرعت بخشیدن به روال بررسی پناهندگان در کشورهای نزدیک به محل استقرار این مهاجران مانند کشور ترکیه و عراق، میتواند راهحلی برای جلوگیری از کشته شدن افراد در دریا باشد. همچنین ایجاد کمپهایی با استانداردهای زیستی و بهداشتی مناسب، میتواند یکی دیگر از راهکارهای مقابله با مهاجرتهای غیرقانونی باشد. امید است که جامعه جهانی سریعا با اتخاذ تصمیماتی درست از تکرار اینگونه فجایع انسانی جلوگیری نماید.